ميرنوروز، شاعر معروف لرستانى از سران طايفه مير و از اعقاب شاهوردى خان آخرين اتابك لُر است كه در سال 1006 ه .ق به فرمان شاه عباس صفوى كشته شد. اشعار ميرنوروز يعنى آنچه كه در ديوان بچاپ رسيده او وجود دارد به اسلوب نظامى گنجوى در دو بحر رمل مسدس و هزج مثمن محذوف ساخته شدهاند.
اين اشعار مشتمل بر ستايش باريتعالى و پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله و اشعار عرفانى و نمونهاى از اشعار لُرى و فارسى او عبارتند از: اُوْ سِنوْ بختِ بُلن بى دسْتگيرمْ گِره ز مو مىگشادى، نوك تيرم اِيْسِه ذوقْ سيمْ نَمَنَه شوْقِمْ نِشِسَه زِه بُرِسَه تيرم دِ صد جا شِكِسَه
ترجمه: آن روزگاران بخت و اقبال بلندى داشتم بگونهاى كه تيرم گره مو را از هم باز مىكرد و حال آنكه امروز ذوقى باقى نمانده و شوق هم فروكش نموده زو كمان بريده و تيرم از صد جا شكسته است.
در جوانى تن توانا، ديده بينا پنجه گيرا، پشت خارا، دل چو مينا زورِ بازو، تاب زانو، قوت سنگ موى مشكين، بوى مشگين، روى گل رنگ...